می ترسم کسی نه خودت را
که دوست داشتنت را از من بگیرد !
پرنده ای که رفت بگذار برود
هوای سرد بهانه است ...
هوای دیگری به سر دارد . . . !
عشق بیداد من
باختن یعنی لحظه عشق
جان سرزمین یعنی یعنی
زندگی پاک عشق لیلی و
قمار من مجنون
در عشق یعنی ... شدن
ساختن عشق
دل یعنی
کلبه وامق و
یعنی عذرا
عشق شدن
من عشق
فردای یعنی
کودک مسجد
یعنی الاقصی
عشق من
عشق آمیختن افروختن
یعنی به هم عشق سوختن
چشمهای یکجا یعنی کردن
پر ز و غم دردهای گریه
خون/ درد بیشمار
عشق من
یعنی الاسرار
کلبه مخزن
اسرار یعنی
عــــــــــشــــــــــق
شاید سال ها بعد در گذر جاده ها بی تفاوت ازکنارهم بگذریم و تو...... آهسته زیر لب بگویی چقدر آن غریبه شبیه خاطراتم بود.......
خاطـــــــــــرات بی هــــــــوا می آیند
گاهی وســـــــــط یک فــــــــــکر…
گاهی وسط خــــــــــیابان!!!
ســـــــــــردت میکنند؛ داغـــــــــت میکنند خاطـــــــــرات تمـــــــــام نمیشوند…
تمامـــــــــت میکنند
یه وقتایی
یه حرفایی
چنان آتیشت میزنه
که دوست داری فریاد بزنی،
ولی نمیتونی!
دوست داری اشک بریزی،
ولی نمیتونی!
حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه!
تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه،
به این میگن
"درد بی درمون"